پایان خونین کری خوانی اینستاگرامی
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۴۵۳۷۳
مرد شرور که به خاطر خط و نشان کشیدن در فضای مجازی مرتکب قتل شده بود در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
به گزارش ایران، 28 اردیبهشت سال 1400 با اعلام گزارش وقوع نزاع دستهجمعی در محله تهراننو، مأموران پلیس به محل اعزام شدند. پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که درگیری میان دو گروه از اشرار بوده و پسر جوانی به نام جمشید 27 ساله با ضربههای متعدد چاقو جوانی 34 ساله به نام مهران را بشدت مجروح کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه مهران از سوی اورژانس به بیمارستان منتقل شد، اما به خاطر شدت جراحات وارده جان باخت و جسد او با دستور مقام قضایی به پزشکیقانونی منتقل شد.
با مرگ مهران مأموران سراغ دوربینهای مداربسته محل درگیری رفتند و بعد از بررسی فیلمهای ضبط شده، جمشید را به عنوان عامل اصلی قتل شناسایی و بازداشت کردند.
جمشید پس از دستگیری و انتقال به اداره آگاهی به درگیری با مهران اعتراف کرد و مدعی شد به خاطر کریخوانی در اینستاگرام با هم قرار گذاشتیم و درگیر شدیم.
پس از آن پزشکیقانونی در گزارشی اعلام کرد، روی بدن مقتول جای 17 ضربه برش با جسم نوک تیز وجود دارد و وی به علت پارگی چند شریان اصلی و حیاتی و خونریزی شدید جان باخته است.
در این میان همسر مقتول با نشان دادن پیامهای متهم در اینستاگرام به پلیس مدعی شد، جمشید بارها در فضای مجازی همسرش را تهدید به مرگ کرده بود.
در ادامه بازجوییها جمشید در توضیح ماجرای پیامها گفت: چند هفته پیش از درگیری یکی از دوستان صمیمیام با مهران درگیر شده بود و من به طرفداری از دوستم چند استوری گذاشتم و مهران را تهدید کردم و میخواستم او را ادب کنم تا دست از سر دوستم بردارد.
به همین خاطر در استوریها نوشتم که «تو زندان رفتهای و ادعای گندهلاتی داری، اما وجود نداری با من روبهرو بشی.» چند روز بعد از آن چند نفر از دوستانم با من تماس گرفتند و گفتند که مهران میخواهد برای درگیری سراغم بیاید و به همه گفته دنبال جمشید میگردم تا ادبش کنم. تا اینکه روز حادثه با هم روبهرو شدیم او دستهایش را با زره پوشانده بود و شمشیر و قمه داشت.
وقتی به سمتم حمله کرد من احساس کردم اگر از خودم دفاع نکنم او مرا میکشد به همین خاطر با چاقویی که از دست پسرعمویم گرفتم، ۱۷ ضربه به مهران زدم و بعد که او روی زمین افتاد، فرار کردم. من قصد کشتنش را نداشتم اما آن روز اگر من نمیزدم او من را میکشت.
با اعترافهای صریح متهم و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه 13 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه نماینده دادستان پس از قرائت کیفرخواست عنوان کرد: پدر قربانی در زندان قزلحصار دوران محکومیتش را میگذراند اما از طرف خودش و پسر خردسال مقتول درخواست قصاص کرده است.
سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: من و مهران با اینکه سابقهدار بودیم اما نسبت به هم خصومت و کینهای نداشتیم. مهران چندین بار من را تهدید به مرگ کرده و چند بار هم به محل کارم آمده و صاحبکارم را تهدید کرده بود. همین موضوع باعث شد از محل کارم اخراج شوم و کینه او را به دل بگیرم. من نمیخواستم او را بکشم فقط میخواستم با کریخوانی در فضای مجازی او را بترسانم. او روز درگیری با قمهای 40 سانتی به من حمله کرد و اگر به او چاقو نمیزدم حالا من قربانی آن درگیری بودم.
پس از اظهارات متهم و وکیل او قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: طوفان الاقصی غزه فلسطین جنبش انصارالله یمن هادی چوپان پایان خونین کری خوانی طوفان الاقصی غزه فلسطین جنبش انصارالله یمن هادی چوپان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۴۵۳۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
در «اندرونی»؛ از جمع گرم حرمسرا تا عکس اینستاگرامی فخرالتاج!
اندرونی ناصرالدین شاه برای خودش شهری بود؛ پر از خواجه و زن و کودک، از هر سن و سال و از هر قوم و قبیله. یکی از تفریحات این جماعت عکاسی بود و ژست گرفتن مقابل دوربین عکاس. به همین خاطر است که برخی از لحظات زندگی آنها هنوز بعد از گذشت بیش از صد سال پیش چشم ما هستند، با همۀ جزئیات تماشایی و عبرتآموزی که در آنهاست.
به گزارش فرادید، عکس نخستی که در اینجا ملاحظه میکنید جمعی از زنان حرمسرای ناصری را در کنار خواجگانی که مسئول محافظت و رفع نیازهای آنها بودند نشان میدهد. از حالت ایستادن و نشستن این جمع میتوان فهمید که رابطۀ زنان حرمسرا و خواجگان دستکم گاهی گرم و نزدیک وصمیمانه بوده است.
عکس دوم، تصویری از نوۀ دختری ناصرالدینشاه یعنی فخرالتاج است؛ فخرالتاج دختر عصمتالدوله (دختر شاه) و دوستعلیخان معیرالممالک بود. نکتۀ جالب این عکس محل بسیار زیبا و چشمانداز فوقالعادۀ آن است: جادهای در میان یک مرداب که تا چشم کار میکند پوشیده از برگ نیلوفرهای آبی است.
مردم دوران ما در چنین منظرهای معمولا یکی از اولین چیزهایی که به ذهنشان میرسد گرفتن عکسی برای گذاشتن در شبکههای اجتماعی است؛ ظاهرا فخرالتاج هم نمیخواسته فرصت عکس گرفتن در این منظرۀ بینظیر را (که شاید تالاب انزلی بوده است) از دست بدهد.
کانال عصر ایران در تلگرام